فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

روشن کردن به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

to light(up), to kindle, to switch on, to make clear, to throwlight upon

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد روشن کردن

  1. مترادف:
    افروختن
  1. مترادف:
    باز کردن راه‌انداختن

ارجاع به لغت روشن کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روشن کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روشن کردن

لغات نزدیک روشن کردن

پیشنهاد بهبود معانی