آخرین به‌روزرسانی:

روشن کردن به انگلیسی

معنی

to light(up), to kindle, to switch on, to make clear, to throwlight upon

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد روشن کردن

  1. مترادف:
    افروختن
  1. مترادف:
    باز کردن راه‌انداختن

ارجاع به لغت روشن کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روشن کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روشن کردن

لغات نزدیک روشن کردن

پیشنهاد بهبود معانی